رادی من

بيان زيباي يك واقعيت

به رادي تو پوشيدن لباساش كمك مي‌كنم. دستمو مي‌بوسه. بهش مي‌گم: " هيچوقت اين مهربونياتو فراموش نمي‌كنم" جواب مي‌ده: " من بشتر از شما هيچوقت اين مهربونياتونو فراموش نمي‌كنم، آخه به احتمال زياد من بعد از شما هم زندگي مي‌كنم." ----------------------------------------------------------------------------------------------------- قربون پسر نكته سنجم برم كه اين قدر زيبا بيان مي‌ كنه كه من پيش از اون از دنيا مي‌رم. مي‌تونست خيلي راحت بگه: به احتمال زياد شما قبل از من مي‌ميرين. ...
24 فروردين 1393

دلزده از تكرار

تو يكي از روزاي تعطيلات نوروز، رادي خيلي ناراحت بود و حسابي بغض كرده بود. علتش رو پرسيدم. با چشماي تر و صداي بغض آلود جواب داد: " زندگي خيلي تكراريه" دقيقا متوجه منظورش نشدم، بيشتر پرسيدم. گفت: " همش تو خونه‌ايم، من دلم تنوع مي‌خواد" گفتم : " ما كه همش جاهاي مختلف مهموني مي‌ريم، يه روز خونه ....، روز ديگه خونه ......" جواب داد: " فقط جزئياتش فرق داره، كليتش اينه كه هر روز داريم مهموني‌ مي‌ريم، من ديگه خسته شدم" ...
24 فروردين 1393

سرود مامان

رادي با شوق مي‌گه: " مامان براتون يه سرود قشنگ ساختم" منتظر مي‌شم تا بخونه، شروع مي‌كنه به خوندن....." مامان   مامان، مامانو مامان، مامان مامان ......." همه سرودش از كلمه مامان با آهنگ و ريتم سرود " اي ايران، اي مرز پرگهر" تشكيل شده بود. بهش مي‌گم :" اين كه همش مامان بود" جواب مي‌ده:" براي توصيف مامان هيچ كلمه‌اي بهتر از مامان نيست......." ...
24 فروردين 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادی من می باشد